عضوفعال در کانون دفاع از حقوق بشر در ایران
May 2, 2021
آزار و اذیتهای جنسی علیه زنان دستفروش در مترو
محیط و جایگاه شغلی که زنان در آن قرار میگیرند نقش مهمی در میزان خشونتی که تجربه میکنند دارد. از آنجا که دستفروشی در ایران جزو مشاغل غیررسمی محسوب میشود، از شمول نظارت قانونی خارج است و در قانون هیچ حقوقی برای شاغلان این حوزه تعریف نشده است. جرأت نمیکنم به واگنهای عمومی بروم
لیلا ۴۰ ساله است. لیسانس ادبیات دارد و هفت سال است که در مترو دستفروشی میکند. این نخستین شغل او نبود. پیشتر معلم حقالتدریسی آموزش و پرورش بود و به خاطر هزینههای زندگی به اجبار به دستفروشی روی آورد:
بارها اجناسم توقیف شده و با هزار بدبختی آزادشان کردم. چندبار هم پس ندادند و ضرر زیادی متحمل شدم. مدیرانی که این طرحها را میگذارند برایشان اهمیتی ندارد چه بر سر ما میآید. میگویند مترو که فروشگاه نیست انگار ما خوشمان میآید این کار را بکنیم. یکبار یک مسئول دولتی به مترو آمد و با ما صحبت کرد. به او گفتم این شغل آخرین امید ماست. این را هم از ما بگیرید زندگیمان نابود میشود. تا مدتی پس از آن طرح اجرا نشد اما دوباره شروع شد. بارها گفتند میخواهیم شما را ساماندهی کنیم و اسمنویسی کردیم اما هیچ کاری نکردند.
من ابتدا کنار خیابان بساط میکردم. مأموران شهرداری اینقدر اذیت میکردند که ترجیح دادم به مترو بیایم. رشوه کمترین درخواستشان بود و پیشنهادهای کثیف میدادند. هر چه بیشتر در خیابان باشی آزار هم بیشتر است. کمترینش متلک و حرفهای زشت است. زیر زمین شرایط امنتر از روی زمین است. البته به خاطر واگن بانوان. وگرنه جرأت نمیکنم به واگن عمومی بروم و میدانم چه در انتظارم است.
به مامور مترو گفتم نه! او را مرا تهدید کرد
شبنم ۲۲ ساله و دانشجوست. یک سال است که در مترو دستفروشی میکند. ماسک پارچهای میفروشد و مشکلاتش را اینگونه روایت میکند:
به خاطر فشار درسی نمیتوانم شغل ثابت داشته باشم و ناچارم در مترو دستفروشی کنم. دوستپسرم مخالف کار کردن من در متروست و همیشه نگرانم اتفاقی مرا اینجا ببیند. البته حق هم دارد چون خیلی اذیت میشوم. هم از سمت مسافران، هم توسط دستفروشان مرد و مأموران که دیگر جای خود دارند. وقتی میفهمند دستفروش هستی به خودشان اجازه میدهند پیشنهاد رابطه بدهند. چون میدانند به پول احتیاج داری که در این وضعیت قرنطینه به این دالان مرگ میآیی. نمیدانم بقیه جاها هم همین طور است یا نه. اولین تجربه کاری من است اما دوستانم که در شرکتها کار میکنند هم با آزار جنسی مواجه هستند. به نظر من در مترو بدتر است چون دستت به هیچ جا بند نیست. یکبار مأموری حرفهای جنسی بسیار زشتی به من گفت. با او درگیر شدم و به مدیر مترو اطلاع دادم. مدیر طرف مأمور را گرفت و حرفهای ناپسندی به من زد. گفت اگر خانواده درستی داشتم اینجا کار نمیکردم. این حرفها برای من خیلی سنگین است. انگار در این کشور زندگی نمیکنند و وضعیت اقتصادی را نمیدانند. اگر مجبور نبودیم که در وضعیت قرنطینه در مترو دستفروشی نمیکردیم. برای اینکه از اذیت و آزار مردان در امان باشم فقط در واگن بانوان کار میکنم. اینها از طریق دوربینها ما را شناسایی میکنند. یکبار یکی از مأموران به من پیشنهاد رابطه داد و من با تندی رد کردم. در کمال وقاحت گفت بگذار طرح اجرا شود و اجناست را توقیف که کردم به دستوپایم میافتی. این اجرای طرح هم شده ابزاری تا این کثافتها هر کاری میخواهند بکنند. بعضی از دستفروشان خانم با این مأموران رابطه دارند یعنی مجبورند داشته باشند. خبرش میرسد که فلانی رابطه دارد و وقتی طرح اجرا میشود دستفروشان دیگر به او رجوع میکنند تا پادرمیانی کند و جنسشان را پس بگیرند. واقعا وضعیت امنیت در متروها دردناک است. مخصوصاً برای دختران جوان. اینقدر آزار میبینند که تسلیم خواسته مأموران میشوند و ترجیح میدهند با یک نفر باشند تا از گزند بقیه در امان بمانند. چون وقتی میفهمند زنی با یکی از خودشان در رابطه است بیخیال او میشوند. منتظرم درسم تمام شود تا بتوانم شغل ثابتی در شرکتی پیدا کنم و از این جهنم خلاص شوم.