May 4, 2025

بیوگرافی زنان تأثیر گذار در تاریخ ایران- نورالهدی منگنه (بخش ۲)

 

او نمی‌دانست آینه قدی و جار بلور و انگشتر برلیان و لباس بلند سفید ابریشمی برای او است. تا زمانی که او را به عقد آن مرد درآوردند نمی‌دانست که قرار است چه اتفاقی برایش بیفتد. داماد، «غلامحسین خان»، «معاون‌الممالک نراقی» مردی ثروتمند بود، اما هم پیر بود و هم زن و چهار فرزند داشت و داماد هم داشت. به گفته نورالهدی، دست‌هایش رعشه داشت و توانایی گرفتن یک استکان چایی را در دست نداشت. در کنار این، اعتیاد به افیون و الکل هم داشت. 

به گفته او، پدر و مادرش غافلگیر شدند، اما کاری نمی‌شد کرد و وصلت اتفاق افتاده بود. او سعی کرد که در شب زفاف جلوی رخ دادن زفاف را بگیرد و این اتفاق افتاد.   

اما نورالهدی زنی با درایت بود و از همان روز اول نگذاشت که کسی باعث آزار او شود و با همه به مهربانی رفتار می‌کرد؛ اما باید فکری برای آینده می‌کرد. پس شروع به فروختن مقداری از جهیزیه کرد و آیینه‌های قدی و مبل‌های مروارید‌دوزی را فروخت و باغ پدریش را در خیابان ایران خرید و بعد آن را فروخت و با سه هزار تومان، چند قطعه زمین در دولاب خرید و باقی را باغچه‌ای دو هزار متری با اطاق‌های تو در تو و گلخانه بزرگ و حمام در خیابان شاهپور خرید. خانه‌ای که بعدها، یکی از محل‌های جمع‌ شدن اعضای انجمن نسوان وطن‌خواه شد. 

این ازدواج بعد از پنج‌ سال بدون فرزند، به طلاق منجر شد، اما نورالهدی که حال زنی جوان و پخته بود، به جنبش زنان پیوست و با دعوت «محترم اسکندری»، از بنیان‌گذاران جمعیت نسوان وطن‌خواه شد که یکی از مترقی‌ترین گروه‌های زنان بود.

نورالهدی منگنه در شمه‌ای از خاطراتش نوشته است: «جمعیت نسوان وطن‌خواه، از بانوان ترقی‌خواه در سال ۱۳۰۱ شمسی تشکیل گردیده بود. جمعی از بانوان کمر همت بسته بودیم برای بنیان‌گذاری ترقیات، آزادی، پیشرفت و تعلیمات و به‌طور کلی برای بهبود عالم زنان قد علم کرده بودیم. هیات‌مدیره آن ۱۰نفر از بانوان منتخب جمعیت بودند که رییس جمعیت مزبور با انتخاب اعضای محترم، خانم اسکندری و این‌جانب در هیات، منشی اول انتخاب شده بودند.»

یکی از کارهای اصلی او انتشار روزنامه‌ای در انجمن نسوان وطن‌خواه بود. او در  سمت منشی اول همچنین ماموریت یافت تا کار مهم تشکیل کلاس‌های اکابر برای زنان را انجام دهد. 

با اینکه زنانی که انجمن نسوان وطن‌خواه را تاسیس کرده بودند همه از طبقه مرفه بودند، اما باز هم آنقدر دارایی نداشتند تا بتوانند هزینه این کار را بدهند. این بار هم این خانم منگنه بود که راهی برای این کار پیدا کرد. او پیشنهاد داد تا یک نمایش برگذار کنند و در این نمایش پول را جمع کنند. در آن زمان دیدن تئاتر برای زنان ممنوع بود. اما نورالهدی منگنه پیشنهاد کرد تا مراسم شبیه عروسی برگذار کنند. نوشتن سیصد کارت را خودش انجام داد و از خانم طریان کمک گرفت تا نمایش «آدم و حوا» را به صحنه ببرند. نمایش در شب ۲۷رمضان۱۳۴۲، برابر با ۱۳۰۲ شمسی به صحنه رفت. مهمان‌ها همه زن بودند، اما در میانه پرده اول از نظمیه به خانه ریختند و مجلس را برهم زدند. گویا برخی از واعظان گفته بودند که این مجلس را برای این گرفتند که زنان را به کشف حجاب تشویق کنند. 

این ماجرا اما با دستگیری او و برخی از اعضای انجمن و خسارت‌هایی که به خانه‌اش زدند تمام نشد و کار به جایی رسید که خانم منگنه مجبور به اجاره خانه دیگری شد؛ اما آزارها ادامه داشت. با‌این‌همه، خانم منگنه و سایر اعضای انجمن نسوان وطن‌خواه، کار اکابر را ادامه دادند. البته آن‌ها یکی دو سال بعد همین نمایش را با کارگردانی «خانم لالا» در پارک اتابک به صحنه برد. آن‌ها همچنین در کوچه «وستاهل» در خیابان امیریه خانه‌ای اجاره کردند و سینما برای زنان راه‌انداختند کردند. 

اما این کار پایان کار نورالهدی و زنان همراهش نبود. آن‌ها در کمترین زمان برنامه‌های دیگری را برای زنان آغاز کردند. یکی از کارهای آن‌ها، ماجرای آتش‌زدن نسخه‌های «مکر زنان» در میدان توپخانه بود.

نورالهدی بعد از سال ۱۳۰۴ برای تکمیل تحصیلات به بیروت رفت و در دانشگاه بیروت در رشته روانشناسی کودک تحصیل کرد. در بازگشت به ایران، بار دیگر همراه انجمن نسوان وطن‌خواه شد. در این میان خانم اسکندری فوت کرده بود و «مستوره افشار» به ریاست این انجمن رسیده بود. این دوره، فعالیت‌های انجمن بیشتر متمرکز روی توانمندسازی زنان بودند. در کنار این، درباره بعضی از موارد، مخالفت‌هایی با برخی از تبعیض‌ها علیه زنان بود. یکی از آن‌ها مخالفت با کروک درشکه‌های مسافربری بود. طبق قانون، زمانی که زنی ولو با محارم خود سوار درشکه بود، باید سایبان چرمی درشکه انداخته می‌شد تا امکان دیدن زن از بیرون درشکه وجود نداشته باشد. اعتراض جمعیت به کنترل بیشتر زنان و سخت شدن استفاده از فضای عمومی برای زنان بود.

تربیت زنان و لزوم آموزش، یکی دیگر از فعالیت‌های انجمن نسوان وطن‌خواه بود که اتفاقا توسط نورالهدی دنبال می‌شد. 

از کارهای دیگر این انجمن می‌توان به برگزاری کنگره نسوان شرق یا «شرق قادینی» اشاره کرد که در سال ۱۳۱۱ برگزار شد و خانم منگنه یکی از برگزار‌کنندگان آن بود. 

نورالهدی همچنین مجله‌ای به اسم «بی‌بی» را تاسیس و منتشر کرد. او نه‌فقط  در مجله نسوان وطن‌خواه بلکه در بسیاری از روزنامه‌های زمان خود در مورد حقوق زنان و برخورداری آن‌ها از سواد می‌نوشت. 

او همچنین در کنار این، کتاب‌ها و مقالات زیادی درباره آموزش‌وپرورش و زنان نوشته است که ازجمله آن می‌توان به «ره‌آموز خانواده»، «آداب معاشرت» و کتاب درسی «تدبیر منزل» اشاره کرد. همچنین در سال‌های میانسالی، کتاب اشعارش را منتشر کرد. براساس پژوهش‌هایی درباره او، اشعارش گرایش‌های چپ داشت. 

یکی از اشعار او چنین است:

«برهنه ناخوش و بیمار سخت است

گرسنه زیر سنگین بار سخت است

نگاه لرزونت با پای مجروح

دویدن روی تیغ و خار سخت است»

یکی دیگر از اشعار او نیز چنین است: 

«دادند دو بازوی توانا چو تو را

شو یار و نگهدار به بی برگ و نوا

گیتی چو تو را طبیب رنجوران کرد

می باش بخوی خوش به هر درد دوا»

او در سال‌های بعد از بازگشت از بیروت در مدرسه درس می‌داد و کتاب‌های درسی را هم می‌نوشت. درباره زمان و چگونگی مرگ نورالهدی منگنه خبری در دست نیست، اما او زنی بود که همیشه برای حقوق مساوی زنان جنگید و تاریخ موفق به پاک کردن نام او نشد.