January 20, 2023

آیلار شجاع


من آیلارم ، من کشته شدم ، من دانشجوی سال ۴ ام پزشکی دانشگاه تبریز بودم و اهل ملکان، و میخواستم با پزشک شدنم تا اونجا که میتونم به وطنم و هم وطنام کمک کنم ، خیلی تلاش کردم تا وارد دانشگاه پزشکی شدم ، من خانواده شادی داشتم ولی این باعث نشد که مثل شما بغض نهفته نداشته باشم ، وقتی مادرهایی که بچه هاشون را می آوردن بیمارستان و حتی قدرت خرید بانداژ برای دست سوخته بچه کوچکشان را نداشتند ، قبلم فشرده می‌شد ، خیلی با خودم تکرار میکردم این حق ما نیست ! من هم مثل شما بغض تبعیض و فساد و نابودی ایران را داشتم بغض آزادی و حقوق نداشته ام .بعد از کشته شدن مهسا امینی ، در تمام اعتراضات مردمی با دوستان همفکرم شرکت میکردم ، من کشته شدم با گلوله ساچمه ای  و جنگی به سرم از فاصله یک متری ! ده گلوله هم زمان !! 

مزدوران و خودفروختگان حکومت برای مرگ من داستان سرایی کردند ، به دروغ شایعه پراکنی کردند که از ارتفاع افتاده ام ، پیکرم را به خانواده تحویل نمیدادند و خانواده ام برای سکوت تهدید شدند ،روز چهلمم راه را برای مردم بستند ، اما دوستانم نغمه آزادی سر دادند ، من برای راه آزادی فدا شدم تا تو آزاده زندگی کنی ، راهم را ادامه میدهی