قتلهای خانوادگی (موسوم به ناموسی )در فرهنگ و عرف جامعه ما قدمتی طولانی دارد. از قدیمیترین این قتلها میتوان به قتل شاعرزن قرن چهارم هجری اشاره کرد. رابعه دختر کعب قُزداری معروف به رابعه بلخی به خاطر دل سپردن به جوانی، توسط برادرش به قتل رسید.
خانه امنترین مکان برای آدمی است اما برای قربانی قتل خانوادگی، قتلگاه اوست . قاتل میتواند نزدیکترین کس به اون باشد یا با اجازه ولیدم دست به قتل بزند.
دخترک هفت ساله اهوازی را پدرش با چاقوی میوه خوری سر برید. با توهم رابطه با دایی. پس از کش و قوس قضایی و شکایت مادر، تنها به سه سال زندان محکوم شد.
برخلاف تصور و باور عمومی قتلهای ناموسی با گذر زمان و مدرن شدن روزگار کمتر نشد. کمتر روزی است که در اخبار و رسانهها خبری مبنی بر قتل ناموسی و خانوادگی منتشر نشود. که ریشه بیشتر این نوع قتلها به عرف خانواده بازمیگردد. در فرهنگ خانواده و قبیله انجام یک کار ساده و معمولی توسط قربانی میتواند فرد را توسط نزدیکانش به قتل برساند.
در گذشته این نوع قتلها تنها در یک جغرافیای خاص اتفاق میافتاد اما امروزه در تمام نقاط ایران این نوع قتلها رایج شده و میتواند جان زنی یا مردی را بستاند.
دختری به خاطر یک مزاحم تلفنی توسط برادرش کشته شد. چون برادر با موافقت ولیدم، پدر، اقدام به قتل کرده بود بعد از مدتی از زندان آزاد شد.
زنان تنها قربانیان این نوع قتلها نیستند و مردانی که به زعم بزرگان قوم، قبیله و طایفه برخلاف فرهنگ و عرف خانواده رفتار کنند میتوانند مورد تهاجم قرار بگیرند.
در قتلهای ناموسی، افراد ذکور خانواده تصمیم می گیرند برای پاک کردن خانواده! و این میسر نمیشود مگر با به قتل رساندن ننگ خانواده.
چندی پیش مردی جوان توسط برادر و اقوام ذکور خانوادهاش در اهواز کشته شد به جرم همجنسگرایی.
نوعروس ۱۴ سالهای در استان لرستان توسط شوهرش به قتل رسید تنها به دلیل گزارش تایید نشده از کسی که مرد جوانی را دیده وارد خانه شده. مردان خانواده تصمیم گرفتند که تا این لکه را از دامان خانواده پاک کنند.
مشابه این موارد کم نیستند. سالها پیش در اهواز مردی تنها به تصور همجنسگرا بودن و ادعای بی مدرک همسایه، همسرش را به قتل رساند.
هر چه در مورد قتلهای ناموسی بگوییم تکرار مکررات است . فریادی است که هیچ گاه مورد توجه قرار نگرفته و همیشه تحت عنوان قتلهای خانوادگی و رضایت ولی دم ماجرا تمام می شود و میماند تمام آرزوهایی و زندگی که در زیر خاک دفن میشود.
مبارزه با قتلهای ناموسی نیاز به فرهنگ سازی دارد. نیازمند قوانینیست که بتواند از قربانی حمایت کند و از همه مهمتر از حادث شدن این جرایم پیشگیری کند.
متاسفانه قوانین موجود در مواردی خود ایجاد خشونت میکند و کمترین حمایت را از قربانی دارد.
متاسفانه آنچه این روزها به جایی نرسد فریاد است. فریاد ما که نیازمند قانونیم، نیازمند حمایت از قربانیان بیصدای قتلهای خانوادگی.
قربانی قتلهای خانوادگی، در مواردی که جان سالم به در میبرد به ناچار باید به همان خانه ناامن برگردد. کم بودن تعداد خانههای امن و سختی روند به ورود زنان به خانهها، کمکی به حال زنان نمیکند.
میتوان با کمی قوانین سختگیرانه و برخورد قاطع با قاتلان و بیتوجه به نسبت و رابطه فامیلی میان قاتل و مقتول، بتوان از میزان این نوع جرایم کم کرد. قربانی قتلهای خانوادگی نیاز به حمایت قانونی دارد و این یکی از مهمترین اصول مهم و قابل توجه است.
خانه امنترین مکان برای آدمی است اما برای قربانی قتل خانوادگی، قتلگاه اوست . قاتل میتواند نزدیکترین کس به اون باشد یا با اجازه ولیدم دست به قتل بزند.
دخترک هفت ساله اهوازی را پدرش با چاقوی میوه خوری سر برید. با توهم رابطه با دایی. پس از کش و قوس قضایی و شکایت مادر، تنها به سه سال زندان محکوم شد.
برخلاف تصور و باور عمومی قتلهای ناموسی با گذر زمان و مدرن شدن روزگار کمتر نشد. کمتر روزی است که در اخبار و رسانهها خبری مبنی بر قتل ناموسی و خانوادگی منتشر نشود. که ریشه بیشتر این نوع قتلها به عرف خانواده بازمیگردد. در فرهنگ خانواده و قبیله انجام یک کار ساده و معمولی توسط قربانی میتواند فرد را توسط نزدیکانش به قتل برساند.
در گذشته این نوع قتلها تنها در یک جغرافیای خاص اتفاق میافتاد اما امروزه در تمام نقاط ایران این نوع قتلها رایج شده و میتواند جان زنی یا مردی را بستاند.
دختری به خاطر یک مزاحم تلفنی توسط برادرش کشته شد. چون برادر با موافقت ولیدم، پدر، اقدام به قتل کرده بود بعد از مدتی از زندان آزاد شد.
زنان تنها قربانیان این نوع قتلها نیستند و مردانی که به زعم بزرگان قوم، قبیله و طایفه برخلاف فرهنگ و عرف خانواده رفتار کنند میتوانند مورد تهاجم قرار بگیرند.
در قتلهای ناموسی، افراد ذکور خانواده تصمیم می گیرند برای پاک کردن خانواده! و این میسر نمیشود مگر با به قتل رساندن ننگ خانواده.
چندی پیش مردی جوان توسط برادر و اقوام ذکور خانوادهاش در اهواز کشته شد به جرم همجنسگرایی.
نوعروس ۱۴ سالهای در استان لرستان توسط شوهرش به قتل رسید تنها به دلیل گزارش تایید نشده از کسی که مرد جوانی را دیده وارد خانه شده. مردان خانواده تصمیم گرفتند که تا این لکه را از دامان خانواده پاک کنند.
مشابه این موارد کم نیستند. سالها پیش در اهواز مردی تنها به تصور همجنسگرا بودن و ادعای بی مدرک همسایه، همسرش را به قتل رساند.
هر چه در مورد قتلهای ناموسی بگوییم تکرار مکررات است . فریادی است که هیچ گاه مورد توجه قرار نگرفته و همیشه تحت عنوان قتلهای خانوادگی و رضایت ولی دم ماجرا تمام می شود و میماند تمام آرزوهایی و زندگی که در زیر خاک دفن میشود.
مبارزه با قتلهای ناموسی نیاز به فرهنگ سازی دارد. نیازمند قوانینیست که بتواند از قربانی حمایت کند و از همه مهمتر از حادث شدن این جرایم پیشگیری کند.
متاسفانه قوانین موجود در مواردی خود ایجاد خشونت میکند و کمترین حمایت را از قربانی دارد.
متاسفانه آنچه این روزها به جایی نرسد فریاد است. فریاد ما که نیازمند قانونیم، نیازمند حمایت از قربانیان بیصدای قتلهای خانوادگی.
قربانی قتلهای خانوادگی، در مواردی که جان سالم به در میبرد به ناچار باید به همان خانه ناامن برگردد. کم بودن تعداد خانههای امن و سختی روند به ورود زنان به خانهها، کمکی به حال زنان نمیکند.
میتوان با کمی قوانین سختگیرانه و برخورد قاطع با قاتلان و بیتوجه به نسبت و رابطه فامیلی میان قاتل و مقتول، بتوان از میزان این نوع جرایم کم کرد. قربانی قتلهای خانوادگی نیاز به حمایت قانونی دارد و این یکی از مهمترین اصول مهم و قابل توجه است.