پدر و مادر احسان فریدی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، با انتشار پیامی تصویری، از مردم خواستند که به همراهی خود با این خانواده ادامه دهند و اعلام کردند که این همراهی به آنها نیرو و امید میدهد.
دانشجویان، کارگران، فعالان مدنی و حقوق بشری، اساتید دانشگاه و معلمان، خواهران و برادران و پدران و مادران مخاطب خاص این پیام بودهاند. افرادی که انتظار میرود که درد و اضطراب خانواده یک زندانی سیاسی را بیشتر درک کنند.
احسان فریدی، دانشجوی جوان ۲۲ ساله تبریزی، نمونهای تکاندهنده از نحوه صدورحکم مرگ در ساختار امنیتی–قضایی جمهوری اسلامی است؛ مسیری که بر پایه فشار، نیتخوانی و اتکا به کیفرخواست یک بازپرس فاسد بنا شده است.
احسان پس از آنکه اسفند ۱۴۰۲ و در ایام چهارشنبهسوری بهدلیل کشف دو کوکتل مولوتف بازداشت شد، با وثیقه آزاد شد و با توجه به سن پایین، فقدان هرگونه تخریب یا جرح، و اولینبار بودن بازداشت، توقع میرفت که مشکلی برایش ایجاد نشود. اما روند پرونده ناگهان مسیر دیگری رفت: سیدعلی موسوی اقدم، بازپرس شعبه یک، هنگام احضار احسان در خردادماه ۱۴۰۳ برگهای از جیب خود بیرون آورد و از او خواست «موارد آماده» را گردن بگیرد تا «مسئله حل شود». احسان که اتهامات را نپذیرفت، همانجا بازداشت شد؛ در واقع بازپرس میخواست از احسان اعتراف اجباری بگیرد.
دادگاه انقلاب ابتدا اتهام محاربه و سپس عنوان افساد فیالأرض را بر او منتسب کرد؛ در حالی که نه اقدامی خشونتآمیز رخ داده، نه تخریبی صورت گرفته و نه هیچ شهروندی آسیب دیده است. حتی حکم ۱۸ ماه حبس صادره در دادگاه کیفری بابت همان کوکتلها نیز بهطور کامل اجرا شده بود، اما همان موضوع دوباره در پرونده امنیتی علیه او استفاده شد؛ اقدامی مغایر اصل منع محاکمه مجدد.
مهمتر اینکه کیفرخواست اصلی این پرونده توسط موسوی اقدم تنظیم شده؛ بازپرسی که چند ماه بعد بهدلیل «تشکیل باند فساد» از کار برکنار شد. اتکا به کیفرخواست فردی که سلامت اداریاش مخدوش شده، برای صدور یکی از سنگینترین احکام ممکن، نه فقط بیاعتبارکننده کل روند رسیدگی است، بلکه این پرسش را پررنگ میکند که چگونه ممکن است جان یک انسان بر پایه مستندات فردی فاسد به خطر بیفتد.
_